الیساالیسا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

الیسای خوشگل من

بای بای و ددر

ده ماهه ای ، از هفته پیش یاد گرفتی بای بای کنی، وقتی بهت میگیم بای بای کن، شما دستت رو بجای اینکه به طرفین بچرخونی، بالا و پایین میکنی و بای بای میکنی .قربونت برم عزیزم ، خیلی بامزه شدی ....   این روزا دیگه معنی ددر رو میفهمی همینکه بابایی لباسشو میپوشه بره بیرون، شما چهار دست و پا میری زیر پاش و سرتو بالا میکنی و زیر پاش هی نق میزنی تا شمارو بغل کنه و با خودش ببره ددر و اگه شمارو نبره میزنی زیر گریه.... ای دختر ددری ..... عشق منی تو .....  ...
27 شهريور 1392

سرک کشیدن های الیسا

ده ماه و نه روزه هستی دیروز صبح در کمدت رو باز کردم و رفتم حوله ات رو بیارم بذارم تو کمدت. تو اتاق که اومدم با این صحنه مواجه شدم :   یکی یکی داشتی وسایلهای کمدت رو می انداختی بیرون : اینجا هم وسایل ها رو ریختی و داری برا خودت دس دسی میکنی ، فکر کنم داری خودتو تشویق میکنی : بالاخره  متوجه من شدی و داری برای مامانی ناز میکنی . قربونت برم که این روزا یه وسیله سالم تو خونه برامون نذاشتی : ...
21 شهريور 1392

دندون دوم الیسا

ده ماه و نه روزه هستی هفته پیش جمعه شب خونه عمو رضا دعوت بودیم خیلی بیقراری میکردی، همینجور که باهات بازی میکردم دیدم یه دندون دیگه کنار دندون اولی ات  داری در میاری و لثه ات سفید شده این روزا دیگه کاملاً سرش زده  بیرون .  دندون پیشین پائینته ولی سمت راستیه.... مبارکه گلم . ...
21 شهريور 1392

دلبری و شیرخشک

از دکتر که برمیگشتیم به چند تا داروخانه سر زدیم و تونستیم 14 تا ببلاک 2 برات بخریم  تا شما دختر گلم بخوری و تپل شی  . البته اینو بگم دلیل اینکه موفق شدیم خیلی سریع اینقدر شیر خشک تهیه کنیم این بود که وقتی به داروخانه نزدیک مطب دکترت  رفتیم  خانم دکتر داروساز از شما خیلی خوشش اومده بود و کلی قربون صدقه ات میرفت و هی از مامانی اجازه میخواست که شما رو بغل کنه ولی از اونجایی که شما بغل غریبه ها نمیری، امتناع میکردی.  این در حالی بود که شما بخاطر گریه ات تو مطب دکتر بخاطر معاینه ، کاملاً اخمو و تخس بودی. خلاصه وقتی بابایی خواست ببلاک 2 بخره خانم دکتر کلی ببلاک به ما داد و هی میگفت دلم نمیاد این خوشکله گرسن...
18 شهريور 1392

پایش نه و ده ماهگی

امروز عصر، با بابایی شمارو  بردیم پیش دکترت برای چکاب ده ماهگی ات  همه چی خوب بود : قد:75                وزن :10:150            دور سر: 45 راستی تا یادم نرفته چکاب نه ماهگی ات رو هم یادداشت کنم : قد:73            وزن:9:550               دور سر :43  
18 شهريور 1392

تولد بابایی

سوم شهریور تولد بابایی بود ، مثل همیشه براش یه تولد کوچولو ترتیب دادم . ولی امسال با سالای قبل یه فرق بزرگ داشت، واونم حضور شما دختر نازنینم تو جشن تولد بابایی بود . صبح مامانی و شما با هم رفتیم از شیرینی فروشی لادن یه کیک تولد  گرفتیم و از گلفروشی هم یه دسته گل خوشگل شامل دو تا رز ، یکی از طرف مامان لیدا و اون یکی هم از طرف الیسای خوشگل برای باباجون خریدیم .  بعداز ظهر وقتی بابایی از سرکار اومد در حالیکه شما بغل مامانی بودی و دسته گل هم دستت بود رفتیم جلو در و تولد بابایی رو تبریک گفتیم . بابایی خیلی خوشحال شد و کلی بوسیدت. شب هم یه جشن کوچولوی سه نفره گرفتیم.  اینم یه عکس از کیک تولد بابایی و یه عکس از الیسا در ...
7 شهريور 1392

تلاش برای ایستادن

نه ماه و بیست و پنج روزه هستی، چند روزه داری تلاش میکنی تا بایستی ، از  لبه مبل ، میز و... میگیری و اولش روی زانوهات بلند میشی ، بعدش جیغ و داد میکنی که مامان یا بابایی بلندت کنن تا روی پاهات بایستی .... امیدوارم تا یکسالگی راه بیفتی ، و براحتی راه بری خوشگلم . ...
6 شهريور 1392

حسودی

 توی یه مقاله خونده بودم که ماساژ ریشه سر باعث میشه موهای سر پرپشت بشه ، برای همین یه روز سرمو گذاشتم روی پای بابایی و از اون خواستم سرمو ماساژ بده .که یهو دیدیم شما هراسون از اون ور سالن خودتو رسوندی به بابایی و در حالیکه موهای مامانی رو میکشیدی و فریاد میکردی هی برای بابایی دست و پا میزدی که باید اونو بغل کنی . ما داشتیم از خنده روده بر میشدیم.  حالا هر وقت میخوایم حس حسودی ات رو تحریک کنیم  مامانی سرشو میزاره رو پای بابایی. اونوقته که شما حمله ور میشی.  ...
6 شهريور 1392

ببلاک 3

علاوه براینکه ببلاک 2 تو بازار نیست ببلاک 3 هم نیست چند روز پیش از داروخانه ای راجع به ببلاک 3 پرسیدم که گفت: "اصلا نیست و به ما گفتند بجای ببلاک 3 ، ببلاک جونیور بدید "  ولی نکته در اینجاست که  ببلاک جونیور برای بالای دو ساله هاست.در هر حال تصمیم گرفتیم تا ببلاک 3 به کل از بازار جمع نشده برات یه مقداری تهیه کنیم و کنار بزاریم. خلاصه چند روز پیش بابایی با هزار زور و زحمت برات یه کارتون ببلاک 3 جور کرده آخه دو ماه و چند روز دیگه شما یکساله میشی و میترسم تا اون موقع ببلاک 3 اصلا تو بازار نباشه . ...
5 شهريور 1392

ماچ میکنی

این روزا نه ماهه هستی ، مامانی و بابایی رو میبوسی وقتی بهت میگیم ماچ کن  صورتت رو میچسبونی به صورت مامانی یا بابایی ، بعد دماغت رو بالا میکشی و یه فیس میکنی ، این یعنی بوس کردی، فربونت برم که هنوز نمیدونی آدما با لباشون ماچ میکنن ، فکر میکنی همین که صورتت رو نزدیک صورت کسی بکنی و فیس کنی  یعنی اونو بوسیدی .... دیروز رفته بودم بیرون و شما رو پیش بابایی گذاشته بودم وقتی اومدم خودتو انداختی بغل مامانی و تند تند داشتی منو می بوسیدی ، الهی من فدات بشم جیگر طلام ..... عشق منی................ ...
5 شهريور 1392